تاثیر اسپیرولینا بر میکروبیوتای روده اختلالات در میکروبیوتای روده میتواند بیان ژن و فعالیت آنزیمهای متابولیک را مختل کرده و منجر به بروز بیماریهای مختلف شود. پلیساکاریدهای اسپیرولینا که دارای وزن مولکولی بالا و متشکل از چندین مونوساکارید متصل به هم توسط پیوندهای گلیکوزیدی هستند، فعالیت زیستی قابل توجهی نشان میدهند. میکروبیوتای روده قادر است پلیساکاریدهای اسپیرولینا را به بوتیرات، اسیدهای چرب زنجیره کوتاه و سایر متابولیتهایی که به راحتی توسط بدن انسان جذب و استفاده میشوند، تجزیه کند. علاوه بر این، پلیساکاریدهای اسپیرولینا توانایی تنظیم ترکیب و محصولات متابولیک میکروبیوتای روده را دارند و به این ترتیب به بهبود سلامت عمومی و جلوگیری از بروز بیماریها کمک میکنند. این مطالعه تأثیرات تنظیمی مهم پلیساکاریدهای اسپیرولینا بر میکروبیوتای روده را بررسی و خلاصه میکند و ویژگیهای ساختاری و مکانیسمهای احتمالی عملکرد آنها را روشن میکند. این یافتهها نقطه مرجع ارزشمندی برای پیشرفتهای بعدی در تهیه غذاهای پریبیوتیک مبتنی بر پلیساکاریدهای اسپیرولینا ارائه میدهند.
بررسی تأثیرات تنظیمی پلیساکاریدهای اسپیرولینا بر میکروبیوتای روده
دستگاه گوارش انسان میزبان تعداد زیادی باکتری و قارچ است که با همکاری با سد روده به حفظ هموستاز کمک میکنند. رایجترین میکروبیوتای روده شامل Firmicutes، Bacteroides، Proteobacteria و Actinobacteria هستند که Firmicutes و Bacteroides حدود 90 درصد از میکروبیوتای روده را تشکیل میدهند (Tremaroli & Bäckhed, 2012). میکروبیوتای روده نقش حیاتی در تنظیم متابولیسم، عملکرد ایمنی مخاطی، تولید ویتامین و هضم دارد و به این ترتیب به حفظ پایداری محیط روده کمک میکند (Akshintala et al., 2019). با این حال، عوامل بیولوژیکی، رژیمی یا دارویی میتوانند میکروبیوتای روده را مختل کنند و منجر به اختلالات عملکرد روده و اختلالات متابولیکی مانند دیابت، چاقی و سندرم متابولیک شوند. متأسفانه، تقریباً 25 درصد از بیش از 1000 داروی مورد استفاده در عمل بالینی میتوانند به طور منفی بر پایداری میکروبیوتای روده تأثیر بگذارند و چالشهایی برای درمان بالینی ایجاد کنند (Conde-Rodríguez et al., 2020). خوشبختانه، مطالعات نشان دادهاند که برخی از غذاهای چینی میتوانند برای هدف قرار دادن میکروبیوتای روده و سد روده استفاده شوند و به این ترتیب به توسعه داروهای جدید برای تنظیم میکروبیوتای روده و بهبود سلامت انسان کمک کنند.
اسپیرولینا یک غذای طبیعی سبز و سالم است که حاوی پلیساکاریدها، فیکوسیانین، اسیدهای چرب غیراشباع، ویتامینها، کلروفیل و کاروتن است (Han et al., 2021). پلیساکاریدها یکی از اصلیترین مواد فعال در اسپیرولینا هستند و مشخص شده است که میتوانند اختلالات میکروبیوتای روده را تنظیم کنند، خواص ضد اکسیداسیون و ضد تومور داشته باشند، فرآیند پیری را کند کنند و ایمنی را افزایش دهند (Machihara et al., 2023). با وجود ساختار پیچیدهشان، مطالعات نشان دادهاند که پلیساکاریدها میتوانند به مونوساکاریدها تبدیل شوند و متابولیتهایی مانند اسیدهای چرب زنجیره کوتاه تولید کنند تا پایداری محیط روده را تحت تأثیر آنزیمهای فعال کربوهیدراتی که توسط میکروبیوتای روده کدگذاری میشوند، تنظیم کنند. این نشان میدهد که پلیساکاریدهای اسپیرولینا دارای ارزش بالقوه هستند (Huang et al., 2022). این مرور ویژگیهای ساختاری پلیساکاریدهای مختلف اسپیرولینا را خلاصه میکند، تأثیرات پلیساکاریدهای اسپیرولینا بر تنوع میکروبیوتای روده و مکانیسمهای احتمالی عملکرد آنها را بررسی میکند و چشماندازهای توسعه پلیساکاریدهای اسپیرولینا در زمینه مراقبتهای بهداشتی غذایی را توضیح میدهد. این مطالعه ارزش مرجعی برای توسعه بیشتر غذاهای پریبیوتیک مبتنی بر پلیساکاریدهای اسپیرولینا و درمان اختلالات مرتبط با آنها ارائه میدهد.
میکروبیوتای روده انسان یک اکوسیستم غنی است که شامل تقریباً 100 تریلیون میکروارگانیسم است و میتوان آنها را به سه دسته تقسیم کرد:
باکتریهای فیزیولوژیکی، که عمدتاً شامل گونههای بیهوازی مانند بیفیدوباکتریوم، باکتروئیدها و پپتوکوکوس هستند و به سلولهای اپیتلیال مخاطی عمیق متصل میشوند و در تنظیم تغذیه و ایمنی نقش دارند.
باکتریهای بیماریزای مشروط، مانند انتروکوکوس و انتروباکتر، که هوازی اختیاری هستند و میتوانند تحت شرایط خاص به سلامت انسان آسیب برسانند.
پاتوژنها، مانند پروتئوس و سودوموناس، که یا پاتوژن هستند یا پاتوژنهای مشروط که با تغییرات در محیط روده همراه هستند و منجر به تکثیر غیرطبیعی و آسیب به سلامت میزبان میشوند (Shen et al., 2018).
اختلال در میکروبیوتای روده میتواند منجر به تکثیر غیرطبیعی باکتریهای بیماریزا شود که میتوانند متابولیتهای زیستفعال، آنزیمها یا مولکولهای کوچک تولید کنند که بر مکانیسمهای فیزیولوژیکی بدن تأثیر میگذارند و منجر به بروز بیماری میشوند (Meng et al., 2020). بنابراین، افزایش فراوانی باکتریهای مفید روده و متابولیتهای آنها برای حفظ پایداری محیط روده بسیار مهم است.
عملکرد تنظیمی باکتریهای مفید روده را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد:
تنظیم بیان ژنها و پروتئینهای مرتبط با سیگنالینگ اتصالات محکم، که به نوبه خود تنظیم آپوپتوز سلولهای اپیتلیال روده و القای تکثیر را انجام میدهد، که منجر به کاهش آسیب روده و بازسازی سد مکانیکی روده میشود. علاوه بر این، این تنظیم میتواند بیان ژن موسین را افزایش دهد، خواص مخاط را تغییر دهد، از چسبندگی باکتریهای بیماریزا جلوگیری کند و عملکرد سد روده را حفظ کند (La Fata et al., 2018).
تنظیم عملکردهای ایمنی و ضد التهابی شامل تحریک سلولهای اپیتلیال مخاطی روده یا سلولهای ایمنی برای بیان گیرندههای شناسایی الگو، القای بلوغ بافتهای لنفوئیدی مرتبط با مخاط روده، تنظیم تمایز سلولهای T، القای بیان عوامل ضد التهابی و بهبود پاسخ ایمنی مخاطی روده است. همچنین شامل القای فعالسازی ماکروفاژها، افزایش فاگوسیتوز ماکروفاژها و بهبود عملکرد ایمنی مخاطی روده است (Zhou et al., 2020).
با استفاده از تحریک خاص به سویهها برای القای ترشح IgA از سلولهای پلاسما، میتوان میکروبیوتای روده را به عنوان منبع IgA ترشحی هدف قرار داد. این به نوبه خود میتواند منجر به افزایش سطح IgA ترشحی روده شود که میتواند مهاجرت میکروبیوتای روده به بافتهای لنفوئیدی را ترویج دهد و ارائه آنتیژن را بهبود بخشد (Wang et al., 2019).
میکروبیوتای روده در متابولیسم مواد نقش دارد و حاوی تعداد بیشتری از آنزیمهای متابولیک نسبت به ژنوم میزبان است. این آنزیمها میتوانند مواد ماکرومولکولی را از طریق اکسیداسیون، کاهش یا هیدرولیز به متابولیتهای کوچک مولکولی جدید تجزیه کنند که برای جذب مفید هستند و عملکرد متابولیک قویتری نشان میدهند. علاوه بر این، متابولیتهای روده مانند اسیدهای چرب زنجیره کوتاه میتوانند به گیرندههای جفتشده با پروتئین G متصل شوند، التهاب محلی را کاهش دهند، از نفوذ پاتوژنها جلوگیری کنند و یکپارچگی سد روده را حفظ کنند (Che et al., 2022; Yoo et al., 2020).
حفظ پایداری در محیط روده برای مقاومت در برابر تهاجم باکتریهای خارجی یا رقابت برای سایتهای اتصال با پاتوژنها مهم است. این میتواند به کاهش کلونیزاسیون پاتوژنها و تأمین مواد مغذی ضروری برای سلولهای مخاطی روده کمک کند. حفظ تعادل سالم در میکروبیوتای روده برای سلامت کلی و رفاه بسیار مهم است (Pushpanathan et al., 2019).
زایلوز، گلوکز، گالاکتوز و اسید گلوکورونیک. ویژگیهای ساختاری اصلی آنها توسط وزن مولکولی متوسط، ترکیب مونوساکارید و موقعیت پیوند گلیکوزیدی تعیین میشود. این ویژگیها را میتوان با استفاده از رزونانس مغناطیسی هستهای، کروماتوگرافی ژل نفوذی با عملکرد بالا، کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا، کروماتوگرافی گازی و طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه تشخیص داد. با این حال، ساختار و عملکرد پلیساکاریدهای اسپیرولینا اغلب تحت تأثیر روشهای استخراج مختلف قرار میگیرند (Ai et al., 2023). روشهای استخراج متداول شامل استخراج با آب، استخراج با قلیا، استخراج با کمک اولتراسونیک، استخراج با کمک مایکروویو و استخراج آنزیمی است. Cai و همکاران (2022) از ترکیب مونوساکارید، تحلیل متیلاسیون و NMR برای تشخیص پلیساکارید اسپیرولینا SP 90-1 پس از تفکیک و خالصسازی با اتانول استفاده کردند. علاوه بر این، پلیساکارید اسپیرولینا SP 90-1 عمدتاً از رامنوز (Rha، 63.08٪)، گلوکز (Glc، 15.18٪)، گالاکتوز (Gal، 8.13٪) و اسید گلوکورونیک (GlcA، 6.51٪) تشکیل شده است. زنجیره اصلی آن → 2)-α-D-Rhap-(1 → 2,3)-α-D-Rhap-(1 → 4)-β-D-Glcp-(1 → [3)-β-D-Rhap-(1 → ]3 است. شاخه O-2 رامنوز شامل 4-Galp و 4-GlcpA است. وزن مولکولی آن 63.92 کیلو دالتون است. Ai و همکاران (2023) از کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا، کروماتوگرافی نفوذ ذرات با عملکرد بالا و کروماتوگرافی ژل نفوذی با عملکرد بالا برای تعیین وزن مولکولی پلیساکاریدهای اسپیرولینا و مشتقات آنها استفاده کردند که بیشتر بین 6.5 کیلو دالتون و 29,290 کیلو دالتون بود. Fan و همکاران (2022) از کروماتوگرافی ژل نفوذی با عملکرد بالا و مشتقسازی پیشستونی PMP-کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا برای تحلیل پلیساکاریدهای خالص شده اسپیرولینا (P0، P0.2، P0.4، P0.6، P0.8) استفاده کردند. وزن مولکولی پنج پلیساکارید بین 167 تا 1432 کیلو دالتون بود. در میان اجزای مونوساکارید، P0 از گلوکان تشکیل شده بود. P0.2 از گلوکز و گالاکتوز، همچنین رامنوز و فوکوز تشکیل شده بود. P0.4، P0.6 و P0.8 از رامنوز، اسید گلوکورونیک و گلوکز تشکیل شده بودند. محتوای گروه سولفات در جزء P0.8 به 14.46٪ میرسید. Li و همکاران (2021) از کروماتوگرافی ژل نفوذی با عملکرد بالا، طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه و رزونانس مغناطیسی هستهای برای تشخیص وزن مولکولی و ترکیب مونوساکارید پلیساکاریدهای اسپیرولینا (PSP-1 و PSP-2) که پس از استخراج با قلیا جدا و خالص شده بودند، استفاده کردند. PSP-1 و PSP-2 گلوکانهایی هستند که عمدتاً از α-D-Glcp متصل به پیوندهای (1 → 4) به عنوان اسکلت خطی و α-D-Glcp متصل به پیوندهای گلیکوزیدی (1 → 6) به عنوان زنجیرههای شاخهای تشکیل شدهاند. Wang و همکاران (2020) از کروماتوگرافی ژل نفوذی با عملکرد بالا، طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه و رزونانس مغناطیسی هستهای برای تعیین اینکه SPS-3-1، که توسط امواج اولتراسونیک همراه با استخراج با آب جدا و خالص شده بود، دارای جرم مولکولی نسبی 623.02 کیلو دالتون است، استفاده کردند. SPS-3-1 یک β-پیرانوز است که به طور نزدیک توسط پیوندهای گلیکوزیدی 1 → 2، 1 → 3 و 1 → 4 متصل شده است و عمدتاً از D-ریبوز، L-رامنوز، L-آرابینوز، L-گلوکز و D-گلوکز با نسبت مولی 1:0.70:1.03:2.1:6.59 تشکیل شده است. Liao و همکاران (2023) گزارش دادند که پلیساکارید اسپیرولینا یک پلیمر با پیکربندی پیرانوز است که توسط واحدهای مونوساکارید از طریق پیوندهای گلیکوزیدی آلفا یا بتا متصل شده است. Chen و همکاران (2020) از روشهای NMR، FTIR و GC/MS برای تعیین اینکه SPP بود، استفاده کردند.
در حال حاضر، تأثیر ساختار پیچیده پلیساکاریدهای اسپیرولینا بر میکروبیوتای روده همچنان نامشخص است. بنابراین، این مطالعه به بررسی رابطه بالقوه بین پلیساکاریدهای اسپیرولینا و میکروبیوتای روده با بررسی وزن مولکولی، محتوای گروه سولفات، ترکیب مونوساکارید و محتوای اسید اورونیک پلیساکاریدهای اسپیرولینا به عنوان وسیلهای برای تنظیم میکروبیوتای روده میپردازد. یافتههای این مطالعه نقش پلیساکاریدهای اسپیرولینا در بهبود سلامت روده را روشن خواهد کرد.
Liu و همکاران (2022) سه پلیساکارید با وزنهای مولکولی مختلف از پلیساکارید اسپیرولینا کشف کردند. در مدل مقاومت به انسولین سلولهای چربی 3T3-L1، پلیساکارید اسپیرولینا PSP-3 (30-10 کیلو دالتون) با وزن مولکولی کم و گروههای سولفات بالا، اثربخشی بیشتری در مهار فعالیت α-گلوکوزیداز، کاهش سطح قند خون و کاهش مقاومت به انسولین نشان داد. Wu و همکاران (2020) سه لایه سلولزی DEAE-52 (PSP-1، PSP-2، PSP-3) و دو بخش پلیساکاریدی با وزنهای مولکولی مختلف از طریق سانتریفیوژ اولترافیلتراسیون (PSP-L، PSP-h) به دست آوردند. هنگامی که در یک آزمایش تحریک ایمنی در شرایط آزمایشگاهی اعمال شد، PSP-L (کمتر از 10 کیلو دالتون) با وزن مولکولی کم، سلولهای RAW264.7 را فعال کرد و تکثیر لنفوسیتهای طحال را از طریق مسیرهای سیگنالینگ MAPKs و NF-κB که توسط گیرنده TLR4 واسطه میشوند، تحریک کرد. PSP-2 که غنی از باکتروئیدها و باسیلهای مدفوعی میتوانند به سرعت در کولون و سکوم انسان جذب شوند. این اسیدهای چرب زنجیره کوتاه، هنگامی که توسط کبد جذب میشوند، میتوانند از طریق محور روده-مغز و مسیر پروتئین کیناز فعال شده با آدنوزین مونوفسفات، متابولیسم لیپیدها را در بدن تنظیم کنند12. میکروبیوتای روده و متابولیتهای آن میتوانند یکپارچگی سلولهای اپیتلیال روده و رودهها را تغییر دهند، متابولیسم کلسترول در کبد را تنظیم کنند، اکسیداسیون لیپیدها در عضلات را ترویج دهند، ذخیره لیپیدها در بافت چربی را تنظیم کنند و در نتیجه تعادل متابولیسم لیپیدها را تنظیم کنند34. Hei و همکاران (2018) دریافتند که پلیساکارید ترکیبی اسپیرولینا میتواند آزادسازی رادیکالهای آزاد در سلولهای دیواره شریانی ناشی از هیپرلیپیدمی را بهبود بخشد، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز در دیواره شریانی را افزایش دهد، HDL را افزایش دهد و محتوای کلسترول کل، تریگلیسیرید و LDL را کاهش دهد5.
پلیساکاریدهای اسپیرولینا میتوانند پراکسیداسیون لیپیدها را تنظیم کنند. Li و همکاران (2021) کشف کردند که پلیساکاریدهای خام اسپیرولینا میتوانند فراوانی میکروبیوتای روده را در موشهای دارای رژیم غذایی پرچرب و پرشکر تغییر دهند. این تغییر شامل افزایش تعداد باکتریهایی مانند پورفیرینومونوئیدهای غیرطبقهبندیشده، باکتروئیدها و پرووتلا و کاهش تعداد باکتریهایی مانند اشریشیا/شیگلا، بیفیدوباکتریوم و توریکیباکتریاسه است. علاوه بر این، پلیساکاریدهای خام تعادل فیرمیکوتها، باکتروئیدها، پروتئوباکتریا و اکتینوباکتریا را ترویج میکنند، متابولیسم اسید صفراوی را با استفاده از متابولیتها تنظیم میکنند و اختلالات متابولیسم لیپید و کربوهیدرات را بهبود میبخشند. Guo و همکاران (2021) موشهای دارای رژیم غذایی پرگلوکز و پرچرب را با غلظتهای بالای پلیساکاریدهای اسپیرولینا تغذیه کردند. آنها دریافتند که پلیساکاریدها میتوانند میکروبیوتای روده را با افزایش باکتریهای مفید و کاهش باکتریهای مضر تنظیم کنند. اسیدهای چرب زنجیره کوتاه، متابولیتهایی که توسط تجزیه پلیساکاریدها توسط میکروبیوتای روده تولید میشوند، در دو مسیر سیگنالینگ گیرنده جفتشده با پروتئین G و هیستون دِاَسیلاز برای تنظیم متابولیسم لیپید، اسید صفراوی ثانویه و مسیرهای متابولیسم تریمتیلآمین شرکت میکنند
بر اساس علتشناسی، یبوست به دو نوع یبوست ارگانیک که ناشی از بیماریهای ارگانیک روده است و یبوست عملکردی که ناشی از اختلالات عملکردی دستگاه گوارش است، تقسیم میشود. مطالعات نشان دادهاند که کاهش تنوع میکروبیوتای روده در یبوست منجر به افزایش سطح بیان ناقل سروتونین در حرکت روده، کاهش سروتونین، تغییر حرکت روده، دشواری در دفع و آسیب به موانع محافظتی مخاطی میشود1. در یبوست، اختلالات در میکروبیوتای روده و متابولیتها منجر به حرکت غیرطبیعی روده و ترشح هورمونهای رودهای میشود که بر عملکرد روده تأثیر میگذارد. در همین حال، میزبان میتواند از طریق گیرندههای شناسایی الگو، میکروبیوتای روده را تنظیم کند، سیستم ایمنی روده را فعال کند، در برابر تهاجم باکتریهای بیماریزا مقاومت کند و سلامت بدن را حفظ کند2.
سرطان یک بیماری چندعاملی است که تحت تأثیر عوامل میزبان و محیطی قرار دارد و دارای یک جزء ارثی است. با این حال، درمانهای فعلی سرطان میتوانند پاسخ ایمنی میزبان را مختل کنند، منجر به اختلال در سیستم ایمنی شوند و بر اثربخشی درمان تأثیر بگذارند. مطالعات اخیر نشان دادهاند که میکروبیوتای روده و متابولیتهای آن نقش مهمی در توسعه تومور دارند و میکروارگانیسمهای روده میتوانند اثربخشی داروها را تنظیم کنند، اثرات ضد سرطان را از بین ببرند و سمیت را واسطه کنند.
Lu و همکاران (2022) دریافتند که پلیساکاریدهای اسپیرولینا نسبت میکروبیوتای مفید روده مانند بیفیدوباکتریا، لاکتوباسیلوس و پرووتلا را افزایش میدهند، در حالی که تعداد باکتریهای بیماریزای مشروط مانند باکتروئیدها و فوزوباکتریوم را در مدل موشهای مبتلا به سرطان ریه کاهش میدهند. از طریق متابولیسم اسیدهای آلی و سایر مواد فعال ضد میکروبی، این باکتریهای مفید میتوانند تکثیر یا عفونت باکتریهای مضر و بیماریزا را مهار کنند، ویژگیهای فیزیکوشیمیایی روده را تغییر دهند، پایداری محیط داخلی روده را حفظ کنند و تولید مواد سرطانزا را مهار کنند. علاوه بر این، پلیساکاریدهای اسپیرولینا میتوانند از طریق تحریک سیگنالینگ FcεRI و مسیر متابولیکی اسید آراشیدونیک، نفوذپذیری عروق را افزایش دهند. Lu و همکاران (2023) همچنین نشان دادند که پلیساکاریدهای اسپیرولینا میتوانند بیان ژنهای PHGDH، PSAT1، PSPH، SDSL و SHMT1 را تنظیم کنند، متابولیسم سرین و گلیسین در سلولهای توموری را بازسازی کنند و از تکثیر غیرطبیعی سلولها در درمان سرطان کولون جلوگیری کنند.
پلیساکاریدهای اسپیرولینا توانایی قوی در پاکسازی رادیکالهای آزاد دارند و قدرت کاهش کلی را افزایش میدهند. آنها همچنین بیان فاکتورهای رونویسی Daf-16 و Skn-1 و همچنین ژنهای هدف پاییندستی sod-3 و clt-2 در مسیر سیگنالینگ IIS را افزایش میدهند. علاوه بر این، پلیساکاریدهای اسپیرولینا بیان ژنهای آنزیم آنتیاکسیدان در هسته را افزایش میدهند، مقاومت نماتودها به استرس اکسیداتیو را تقویت میکنند و در نتیجه طول عمر را افزایش میدهند.
Chen و همکاران (2020) از پلیساکاریدهای اسپیرولینا برای تنظیم میکروبیوتای روده نماتودهای Cryptobacterium hidradii استفاده کردند که منجر به افزایش قابل توجهی در فراوانی Flavobacterium، Chromobacterium و Pseudoalteromonas شد. این تنظیم منجر به بهبود شاخصهای مرتبط با آنتیاکسیدان، از جمله سوپراکسید دیسموتاز، گونههای اکسیژن فعال و مالوندیآلدئید شد و بیماریهای مرتبط با استرس اکسیداتیو را بهبود بخشید.
Chandrarathna و همکاران (2020) از پکتینهای اصلاحشده با اسپیرولینا و نانوذرات پکتین برای درمان نماتودهای C57BL با آنزیمهای آنتیاکسیدان استفاده کردند. علاوه بر این، آنها از پکتینهای اصلاحشده با اسپیرولینا و نانوذرات پکتین در موشهای C57BL/6 استفاده کردند که هر دو بیان موسینها، پپتیدهای ضد میکروبی، ژنهای ضد ویروسی و مرتبط با نفوذپذیری روده در دوازدهه موشها را افزایش دادند. میکروبیوتای روده موشها نشان داد که فراوانی Mycobacterium anomalum افزایش یافته و روند کاهش فراوانی Mycobacterium thickwalled مشاهده شد.
در حال حاضر، داروها، غذاهای عملکردی و محصولات آرایشی مختلفی بر پایه پلیساکاریدهای اسپیرولینا به دلیل فعالیتهای ضد توموری، آنتیاکسیدانی و سایر فعالیتهای بیولوژیکی آنها به طور گستردهای توسعه یافتهاند. این مرور برخی از پتنتهای اختراع افشا شده را فهرست میکند، همانطور که در جدول 4 نشان داده شده است.
Hu و همکاران (2018) پلیساکارید اسپیرولینا را با استفاده از روش دکوتیون آبی و رسوب الکلی استخراج کردند که میتواند شاخص ارگانهای ایمنی و سطح لکوسیتها را بهبود بخشد، عملکرد ایمنی را افزایش دهد و میتواند به عنوان دارو یا محصولات مراقبت بهداشتی استفاده شود. Li و همکاران (2013) یک ادجوانت ایمنی پلیساکارید اسپیرولینا و واکسن آنفولانزا حاوی این ادجوانت را توسعه دادند که میتواند ایمنیزایی واکسن را بهبود بخشد، دوز آنتیژن واکسن را کاهش دهد، ایمنی واکسن را بهبود بخشد و عوارض جانبی را در مقایسه با واکسنهای حاوی هیدروکسید آلومینیوم به عنوان ادجوانت کاهش دهد. Yang و همکاران (2013) قطرههای چشمی پلیساکارید اسپیرولینا را برای پیشگیری و درمان کراتیت باکتریایی چشمی توسعه دادند.
پلیساکاریدهای اسپیرولینا پتانسیل زیادی در تنظیم میکروبیوتای روده و متابولیتها دارند که میتواند بر وقوع و توسعه بیماریهای مختلف تأثیر بگذارد. با این حال، همانطور که اشاره کردید، تعامل بین پلیساکاریدهای اسپیرولینا و میکروبیوتای روده هنوز در مراحل اولیه تحقیق قرار دارد.
مطالعات بیشتری که برای تأثیرات تنظیمی پلیساکاریدهای اسپیرولینا بر میکروبیوتای روده ضروری است:
روشن کردن رابطه ساختار-فعالیت بین پلیساکاریدهای اسپیرولینا و میکروبیوتای روده.
شناسایی مواد فعال اصلی در پلیساکاریدهای اسپیرولینا که میکروبیوتای روده را تنظیم میکنند.
توضیح مکانیسمهایی که پلیساکاریدهای اسپیرولینا از طریق آنها متابولیتهای رودهای را تنظیم میکنند.
بررسی جذب و استفاده از پلیساکاریدهای اسپیرولینا در دستگاه گوارش.
درک این جنبهها کاربرد بالینی پلیساکاریدهای اسپیرولینا را افزایش میدهد، به حفظ یک محیط میکروبی پایدار در روده کمک میکند، خطرات بیماری را کاهش میدهد و سلامت کلی را ارتقا میبخشد.
ممنون از توجه شما همراهان آلگوتب